-
?!reason
پنجشنبه 4 مهرماه سال 1387 00:29
Rabi Khan . . . فرد منطقی خود را با جهان تطبیق می دهد [در حالی که] فرد غیر منطقی اصرار دارد که جهان را با خود تطبیق دهد. به همین دلیل هر پیشرفتی به فرد غیر منطقی بستگی دارد! -جرج برنارد شاو .
-
...My Favorite Season
دوشنبه 1 مهرماه سال 1387 21:30
Tony Sweet اول مهر.. . . خوشحالم که دوباره مهر اومده...ماه دوست داشتنی من...همه چیز یه طوری تغییر می کنه.. مثل برگ درختا..خوشرنگ و متفاوت..اصلا جو کلی عوض میشه..انگار همه چیز از رکود در میاد...کاش ما هم بتونیم همراهش شیم.. . . همیشه تو هر ماهی خاطره های خوب و بد هست...اما مهر یه شور و حال دیگه ای داره.. . . . همیشه...
-
Crazy World
پنجشنبه 21 شهریورماه سال 1387 12:56
. . . نه فهمیدنش اونقدرا هم نباید سخت باشه... آدم بعضی چیزا رو فقط از پشت ویترین دوست داره.. نه؟ . . .
-
?You tell me Why
جمعه 15 شهریورماه سال 1387 14:12
. . یه جایی خوندم یا شنیدم یه چیزی شبیه این که اگه از یه چیزی درس نگیری..دوباره محکومی که تکرارش کنی.. . . . هنوز هم درسی رو که باید می گرفتم نگرفتم.. و بدتر از این اینه که وقتی که آدم درس و یاد نگیره رد میشه.. بعد باید برگرده و دوباره بخوندش این دفعه خیلی سخت تر..خیلی بدتر.. و مشکل اینجاست که من این درس و یاد نمی...
-
..Shout this once...Just for me
شنبه 9 شهریورماه سال 1387 22:50
[ Lady of Shalott ] John Waterhouse . . . چه میگویی؟ صدایت در این هیاهو گم شده.. نمی شنوم صدایت را زندگی.. . . بلندتر بگو.. . . . فریاد بزن..... . . .
-
Hanging
یکشنبه 3 شهریورماه سال 1387 23:54
. . . تولد شروع یک سفر ۳۶۵ روزه دیگر به دور خورشید است.از سفر لذت ببرید! . . . . -ناشناس Brad Rickerby . . . . . *پی نوشت خیلی مهم! این پست هم در لحظات آخر! به مناسبت ثبت این روز بزرگ در تاریخ جهان!! در ضمن مطلب «درباره من» در آرشیو و هم مجددا!! از همینجا به خودم تقدیم می کنم که یک سال دیگر و پشت سر گذاشته ام!! و...
-
...solitude of the night
سهشنبه 29 مردادماه سال 1387 22:57
Nicole Marley . . . نمی توانم در خلوت شب در حومه قدم بزنم بدون این فکر که شب خشنودمان می کند چرا که جزییات بیهوده را می پوشاند، درست همان کاری که حافظه ما انجام می دهد. خورخه لویی بورخس .
-
?Cant you hear
جمعه 25 مردادماه سال 1387 14:02
Lisa Kowalsky ...و (زن) سکوت هایی را می شنید که (مرد) از وجودشان بی خبر بود... D.M.Thomas . .
-
نسل تردید...
سهشنبه 15 مردادماه سال 1387 00:00
. . - برنامه تون برای آینده چیه؟ نفر اول-سکوت-هیچی نفر دوم-لبخند-نمی دونم نفر سوم-یک جمله کلیشه ای نفر چهارم-مکث- چند گزینه ایده آل- لبخند . . نمیتونیم.. یعنی نه اینکه نخوایم..نه! واقعا نمیتونیم! از کوچکترین تصمیم گرفته که مثلا انتخاب یه نوشیدنی یا یه غذا از منوی رستوران گرفته تا تصمیمای خیلی مهمتر زندگیمون.. سایه...
-
..I might though
چهارشنبه 9 مردادماه سال 1387 21:56
Lothar Piltz . نوع بشر واقعیت خیلی زیاد را تاب نمی آورد.. T.S. Eliot . .
-
Familiale
سهشنبه 1 مردادماه سال 1387 20:33
. . مادر بافتنی می بافد پسر می جنگد مادر فکر می کند همه اینها طبیعی ست. و پدر..پدر چه می کند؟ او کار می کند زنش بافتنی می بافد پسرش می جنگد و او کار می کند پدر.. فکر می کند همه اینها طبیعی ست. و پسر....و پسر او چه فکری می کند؟ پسر هیچ فکری نمی کند..مطلقا هیچ.. پسر..مادرش بافتنی می بافد... پدرش کار می کند...خودش می...
-
?..Is she happy
جمعه 28 تیرماه سال 1387 01:55
Brad Rickerby . . -داره لبخند می زنه...خوشحاله؟ -مهم اینه که آدم به کسی چیزی نگه.. -به نظر که خوشحال میاد..پس مشکل چیه؟ -سفره دلت و پیش همه باز نکن.. بذار یه چیزی بهت بگم...همه چیز اونطوری نیست که به نظر میاد... -Mona Lisa Smile . .
-
..Forever
چهارشنبه 26 تیرماه سال 1387 00:57
Andrew Holden There's something like a line of gold thread running through a man's words when he talks to his daughter, and gradually over the years it gets to be long enough for you to pick up in your hands and weave into a cloth that feels like love itself John Gregory Brown - . .
-
Shelter
سهشنبه 18 تیرماه سال 1387 22:08
Brad Rickerby . . نگاه می کرد.. نشسته بود و نگاه می کرد.. فرو می ریخت.. نشسته بود و نگاه می کرد دیگر سنگ روی سنگ بند نمیشد.. سنگها را بر میداشت و...فرو میریخت سنگها را بر جایشان مینشاند به سختی دیوارها را پر می کرد.. دستش زخمی میشد اما هنوز سرجایش بود.. در مقابلش ایستاده بود دیگر یافته بودش.. اما ترسی در...
-
!Even a brick wants to be something
جمعه 14 تیرماه سال 1387 22:19
. نمی دونم فیلم Proposal و دیدین یا نه..فیلم جدیدی نیست اما تو نوع خودش جالبه گرچه شاید زیاد قدرت ساختارشکنی نداره به اندازه فیلمای جدیدتر...داستانش حول محور این موضوعه که «دوست داشتن و میشه با پول خرید یا نه؟»..پیشنهادی که به یه زوج ظاهرا خوشبخت..که حداقل به نظر میاد همدیگرو واقعا دوست دارن..از طرف یه میلیاردر داده...
-
...Now or Never
سهشنبه 11 تیرماه سال 1387 00:04
. . سخته..(چقدر من از این واژه استفاده می کنم..خب مسلمه که سخته..مگه قرار بود آسون باشه؟سخت هم از اون واژه های نسبیه..معنی نداره..مگر در متن..و تازه بازهم اگه حتی اینو یه متن در نظر بگیریم معنای ثابتی نداره.. ) ... اینو که بارها گفتم- در گونه های مختلف- که منظور و رسوندن سخته...خیلی وقتا منم ترجیح می دم که اصلا کسی...
-
!Butterflies Are Alive
پنجشنبه 6 تیرماه سال 1387 22:06
Diane Bronstein March Hareادامه داد: «پس بهتره اون چیزی و بگی که منظورته.» Aliceبا عجله جواب داد: «همین کارو می کنم..حداقل..حداقل منظورم همونیه که می گم - اینم همونه دیگه.» Hatter گفت: «هیچم همون نیس!.. خب پس اینم میشه گفت که « چیزی و که می خورم می بینم.» مثل اینه که بگی «من چیزی و که ببینم می خورم. » -Lewis Carrol . .
-
درباره من!
دوشنبه 3 تیرماه سال 1387 22:32
. . . . شرح تصویر: خوب است گاهی خودمان را تحویل بگیریم! در ضمن شما هم اگه حالتون خوب نیست.. حالا می تونین شما هم بخونین بهتر شین!!
-
...Tears, Idle Tears
پنجشنبه 30 خردادماه سال 1387 23:49
Bill Stephens «خود را به گریه می اندازم تا به خود ثابت کنم که اندوهم توهم نیست: اشک ها نشانه اند نه ابراز [احساس]. با اشک هایم، داستانی می سرایم، اسطوره ای از اندوه می سازم و زین پس با آن خو می گیرم: می توانم با آن زندگی کنم، زیرا با گریستن، به خود همسخنی قوی می بخشم که «حقیقی ترین» پیام ها را، از تنم، نه از سخنم،...
-
Perdu
دوشنبه 27 خردادماه سال 1387 22:40
Simon Colmer . . . -چطور کسی می تونه روش و برگردونه و...بگذره؟ -خب..شاید باید بر می گشته یا شاید زندگی تو این گذشتن جریان پیدا می کرده...شایدم اون طرف براش بهتر بوده... - ... شاید ... یعنی واقعا اینطوری بوده؟ - نمی دونم.. - ولی همیشه دلیلش این نیست.. -.... . . ادامه مطلب ... -->
-
...Live the MOMENTS
شنبه 25 خردادماه سال 1387 19:18
Brad Rickerby Pooh گفت: «خب...چیزی که بیشتر از همه دوست دارم...» بعد مجبور شد حرفشو قطع کنه و فکر کنه. چون با اینکه عسل خوردن خیلی کار خوبی بود ولی یه لحظه ایه درست قبل از شروع به خوردنش که از وقت خوردنش بهتره.. ولی نمی دونست که بهش چی میگن.. -A.A.Milne . .
-
"Confessions of a "grown up
پنجشنبه 23 خردادماه سال 1387 16:15
Jan Smith . چقدر سخت شد همه چیز.. سخت.. درست مثل هرسالی که امتحانامون برامون از سال پیش سخت تر بودن و سال بعد به نظرمون خیلیم آسون میومدن.. حالا هم فرقی نکرده..بازم همونه.. چه دنیای قشنگ و پاکی دارن بچه ها..می دونم یک میلیون بار تا حالا این حر ف و شنیدین..ولی خوش به حالشون.. همدیگرو دوست دارن..بدون هیچ انتظاری.....
-
?Forget
دوشنبه 20 خردادماه سال 1387 22:01
Timothy Sorsdahl فراموش می کنیم، چراکه باید نه به این خاطر که می خواهیم. -Matthew Arnold . . .
-
To tell or not to tell
جمعه 17 خردادماه سال 1387 22:24
. . واقعا سخته که همه بخوان با حدس و گمان از احساس آدم یا از ذهنیتش سر در بیارن.. نه برای بقیه...آره..برای اونام سخته ولی... برای خود آدم.. نمی دونم چرا خیلی چیزا رو نمیشه گفت..نمیشه توضیح داد.. تازه وقتی سعی کنی که بگی..تازه سوء تفاهما شروع می شن.. هر کسی برای خودش برداشت می کنه.. ولی خب اونام حق دارن که هر طوری که...
-
زندگی اجاره ای..
پنجشنبه 16 خردادماه سال 1387 22:23
John Waterhouse if my life is for rent and I don't learn to buy... Well I deserve nothing more than I get Coz nothing I have is truly mine While my heart is a shield and I won't let it down While I am so afraid to fail so I won't even try ...Well how can I say I'm alive Dido .
-
Live For Today
دوشنبه 13 خردادماه سال 1387 23:58
Lauren Hallam بقیه اش هم... می گذره.. یعنی باید بگذره! . .
-
Hell
یکشنبه 12 خردادماه سال 1387 00:01
Peter Cade «بانوی من، جهنم، دیگر دوست نداشتن است.» -Georges Bernanos
-
Difference is our essense
جمعه 10 خردادماه سال 1387 00:10
یه سری مجموعه های از پیش تعیین شده تو ذهنمون داریم که وقتی با کسی آشنا می شیم سریعا بدون هیچ تردیدی تو یکی از این مجموعه ها می گنجونیمش.. آدما برامون یه تیپن...یا آرومن...یا ساده ان...یا حرف گوش کنن...یا مغرورن...یا درسخونن...یا مذهبین....یا الکی خوشن...یا بی دردن یا دردمندن یا هزارتا چیز دیگه... کافیه یکی از اون...
-
Problem
چهارشنبه 8 خردادماه سال 1387 23:07
چی میشه که آدم با یکی فرق می کنه؟ نه..خب آدم که به خودی خود فرقی نداره...فرق تو مقایسه پیش میاد... وقتی یکی دیگه هم باشه.. نه..اینم نه... یعنی چی میشه که رفتار آدم با یکی فرق می کنه؟ یا رفتار یکی دیگه با آدم با بقیه فرق می کنه.. یعنی با رفتار یکی دیگه با بقیه.. یعنی چی میشه که ... چی شد.. اصلا مهم نیست... اصلا کیه که...
-
?What's wrong with us
چهارشنبه 8 خردادماه سال 1387 00:03
فقط شکایت می کنیم.. فقط ارشاد می کنیم.. فقط انتقاد می کنیم.. فقط می گیم چه بد... فقط می گیم چه خوب... فقط تقصیر اون یکی می ندازیم.. فقط می گیم چه دنیای بدی... فقط می گیم چی می شد اگه... فقط می گیم آدم باید... فقط می گیم آدم نباید... فقط ... . . . فقط حرف می زنیم!