سلام عزیزم.. واقعا اگه هیچ خاطره ای نبود چی میشد؟ گاهی که با خودم می اندیشم میبینم زیاد هم خوب نبود! اونوقت تجربه هایی که دیگر نباید تکرار شوند تکرار میشوند! ذهن فعالی که من و نو را از خطر باز میدارد به کورسویی کم فروغ مبدل میشود..! اگر گذشته ای نبود٬ آینده ای هم تخواهد بود چون حالی هم نیست! حال ؤینده یک گذشته است... چقدر دیدگاه افلاطون رو دوست دارم! چیزی که بخواد منو محکوم کنه ازش فرار می کنم.. خانه ما٬ تبعیدگاه نیست.. محل رشد است.. رشد و بالندگی من.. تو .. او.. بووس
این روزها این حال را می فهمم
شاید به گونه ای دیگر
عجیب حال می خوشی است!
برخیز
و به نگرانی های خود شب خوش بگو
بگذار برود آنچه که قلب تو را می آشوبد
و غمناکش می کند
همین دم است
که ببینی خورشید شادی فردا را ...
سلام.با برگی از زندگی شخصی ام آپم و منتظر نظرت دوست گرامی[گل]
سلام عزیزم..
واقعا اگه هیچ خاطره ای نبود چی میشد؟ گاهی که با خودم می اندیشم میبینم زیاد هم خوب نبود! اونوقت تجربه هایی که دیگر نباید تکرار شوند تکرار میشوند! ذهن فعالی که من و نو را از خطر باز میدارد به کورسویی کم فروغ مبدل میشود..!
اگر گذشته ای نبود٬ آینده ای هم تخواهد بود چون حالی هم نیست! حال ؤینده یک گذشته است...
چقدر دیدگاه افلاطون رو دوست دارم! چیزی که بخواد منو محکوم کنه ازش فرار می کنم.. خانه ما٬ تبعیدگاه نیست.. محل رشد است.. رشد و بالندگی من.. تو .. او..
بووس
به حباب نگران لب یک رود قسم
و به کوتاهی آن لحظه ی شادی که گذشت،
غصه هم خواهد رفت!
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند...
لحظه ها عریانند، به تن لحظه ی خود، جامه ی اندوه مپوشان هرگز...
Shayadam kami bishtar az hamin..!
راستی با اون" شاید" سقراط بیشتر موافقم