سلااااااااااااااام منصوره جون. راستش من و دوست جونم توی ماه رمضون یه ختم قرآن گذاشتیم ..راستشو بگم واسه خود من اولین باره تو زندگیم ازین کارا میکنم واسه همین خیلی واسم تجربه قشنگی اگه دوس داشتین و تونستین شما هم پیشمون بیاین.
نسرین
دوشنبه 11 شهریورماه سال 1387 ساعت 09:13 ب.ظ
یعنی بقیه ی صدا ها مرگ اند ؟ چطورممکنه مرگ ،صداش وسط زندگی در بیاد؟
هرچیزی که صاحب صدا باشد، صاحب زندگیست!! اینطور نیست؟ پس یعنی زندگی در حال فریاد کشیدن است ولی من و تو متوجه حضورش نمی شویم! مطمئنم دیگه نمیدونه چطور باید صدامون کنه که متوجه حضور رنگارنگش بشیم! همین پست فعلی من فریاد بی صدای زندگی نبود؟؟ عزیزم زمینه وبلاگتو خیلی می پسندم! خیلی خوش سلیقه ای... بوسسسس
پریسا
پنجشنبه 14 شهریورماه سال 1387 ساعت 10:39 ب.ظ
سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااام منصوره جون. من آپیدم ها راستی میبینید توروخدااا برادر بیمعرفتو عالم و آدم فهمیدن من چی قبولیدم! یه نپرسید چیکار کردم!!![آه کشیدن از نوع خفنگناک] آخرشه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
خیلی با احتیاط حرف زده بودی تا چیزی درز نکنه !! درز هم نکرد و من متوجه نشدم دلتنگی تو می تونه چه شکلی داشته باشه ؟! توی دانشگاه که هم دروس تخصصی باید پاس می شدند هم دروس عمومی ! توی زندگی هم تقریبا همینطوره , بهای رد شدن رو همه می پردازند .
(سلام منصوره جان آپدین جدیدت جایی برای کامنت نداشتم بهگمانم درج نظر رو مسدود کردی به هر حال برای محکم کاری من نظرمو اینجا برات می ذارم اگر که اشتباه کردم بذار و گرنه که پاکش کن )
پریسا
چهارشنبه 20 شهریورماه سال 1387 ساعت 02:42 ب.ظ
هی رازدارِ هرچه دلِ دریاییست آدم که نمیرود به پروانه ستم کُند! تو اینجا ... میخواهم بگویم یعنی تو اینجا که بیچراغ، میگویم ای روشنا! خسته، عزیزم! تو اینجا چه میکنی چه کردهای چه خواهی کرد!؟ کیست به گفتهی دریا آن پیروزمندِ آیینآورِ آسمانِ بلند!؟ حالا این جمله از اهلِ همین کوچه است ما میگوییم مثلا به قولِ ماه! چه فرقی دارد همین طور کلمه ببارد بر زبانِ سرخ! من به روشنترین کلماتِ پروردگار پناه آوردهام، نان و آرامش برای ملتم صبوری، سکوت، گمنامی و هوا ... برای خودم و خوابی خوش برای همهی عزیزانی که از اینجا رفتهاند. سرپناه بودنی بودهها ها ... نجاتدهندهی بینا پس کی خواهی آمد!؟
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
سلاااااااام
اما اگه صدایی باشه!صدایی مونده باشه!
درست گذاشتین ۱ هفته شه بعد آپ کردینا
هفته تولد شما بود هفته پیش
:) دیگه گفتم سواد دار شم بعد بنویسم!!
سلام .
ممنون که اومدین.
عکسا و نوشته هاتون واقعا زیباست . خوشحال می شم بازهم سر بزنید .
موفق باشید.
با قدرت صدایش کن
حتما جوابت را خواهد داد
سلااااااااااااااام منصوره جون.
راستش من و دوست جونم توی ماه رمضون یه ختم قرآن گذاشتیم ..راستشو بگم واسه خود من اولین باره تو زندگیم ازین کارا میکنم واسه همین خیلی واسم تجربه قشنگی اگه دوس داشتین و تونستین شما هم پیشمون بیاین.
یعنی بقیه ی صدا ها مرگ اند ؟
چطورممکنه مرگ ،صداش وسط زندگی در بیاد؟
هرچیزی که صاحب صدا باشد، صاحب زندگیست!! اینطور نیست؟ پس یعنی زندگی در حال فریاد کشیدن است ولی من و تو متوجه حضورش نمی شویم! مطمئنم دیگه نمیدونه چطور باید صدامون کنه که متوجه حضور رنگارنگش بشیم! همین پست فعلی من فریاد بی صدای زندگی نبود؟؟
عزیزم زمینه وبلاگتو خیلی می پسندم! خیلی خوش سلیقه ای... بوسسسس
گوشی برای شنیدن
مرا
لازم است..
سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااام منصوره جون.
من آپیدم ها
راستی میبینید توروخدااا برادر بیمعرفتو عالم و آدم فهمیدن من چی قبولیدم! یه نپرسید چیکار کردم!!![آه کشیدن از نوع خفنگناک]
آخرشه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
اره می بینی همه فهمیدن من هنوزم نهفیدم که این زندگی این بازی این نگاه و این سکوت و مثل همیشه این تنهایی
شماها چطونه؟!!!
نبینم دلتون گرقته منصوره جون
خیلی با احتیاط حرف زده بودی تا چیزی درز نکنه !!
درز هم نکرد
و من متوجه نشدم دلتنگی تو می تونه چه شکلی داشته باشه ؟!
توی دانشگاه که هم دروس تخصصی باید پاس می شدند هم دروس عمومی !
توی زندگی هم تقریبا همینطوره , بهای رد شدن رو همه می پردازند .
(سلام منصوره جان آپدین جدیدت جایی برای کامنت نداشتم بهگمانم درج نظر رو مسدود کردی به هر حال برای محکم کاری من نظرمو اینجا برات می ذارم اگر که اشتباه کردم بذار و گرنه که پاکش کن )
همه دلتنگیم
روزگار غریبیست
آره دفعه ی دوم که بخوای درس رو دوباره بخونی سخت تر می ری سراغش اما عوضش اطلاعاتت حتی جزئی بیشتر شده
شک نکن!
سلام.با برگی از زندگی شخصی ام آپم و منتظر نظرت دوست گرامی[گل]
سلام عزیزم.. خوشحالم که می بینمت
میگم اون نظر خواهیه بالا چون غیرفعاله.. یعنی نمیخوای نظرو بدونی دیگه، مگه نه؟
خدای خیلی ، خیلی نزدیک ماه رمضون دو ، سه سال پیش و سالای پیش تر ...
تو کدوم فاصله ای ماه رمضون امسال؟
دلم خیلی ، خیلی گرفته . خیلی..
.
.
اوهوووووووم ! آره دل گرفتگی ربطی به خوب و غیر خوب بودن نداره!دل گرفتگی دیگه!
همیشه هست! خوشحالم که خوبید.
راستی من شخصا جنبه نداررم کامنتااا تایید نداشته باشنااا!!یهووو دیدین هرروز اینجا تلپ بودم!
هی رازدارِ هرچه دلِ دریاییست
آدم که نمیرود به پروانه ستم کُند!
تو اینجا ...
میخواهم بگویم یعنی تو اینجا که بیچراغ،
میگویم ای روشنا!
خسته، عزیزم!
تو اینجا چه میکنی
چه کردهای
چه خواهی کرد!؟
کیست به گفتهی دریا
آن پیروزمندِ آیینآورِ آسمانِ بلند!؟
حالا این جمله از اهلِ همین کوچه است
ما میگوییم مثلا به قولِ ماه!
چه فرقی دارد
همین طور کلمه ببارد بر زبانِ سرخ!
من به روشنترین کلماتِ پروردگار
پناه آوردهام،
نان و آرامش برای ملتم
صبوری، سکوت، گمنامی و هوا ... برای خودم
و خوابی خوش
برای همهی عزیزانی که از اینجا رفتهاند.
سرپناه
بودنی
بودهها
ها ... نجاتدهندهی بینا
پس کی خواهی آمد!؟